Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-04-19@21:58:47 GMT

سیاست حکمرانی کارآفرین باید کل نگر باشد

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۰۴۵۱۳

سیاست حکمرانی کارآفرین باید کل نگر باشد

سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران گفت: یکی ازچالش‌های دولت این است که سیاست‌هایی را توسعه دهد که اثر بخش باشد، و منجر به جلوگیری ازمداخله مستقیم در روند کارآفرینی شود.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجو اولین همایش حکمرانی کارآفرین، با موضوع بنگاه کارآفرین، محور توسعه اقتصاد دانش بنیان ۳۱ اردیبهشت با حضور مسئولین، اساتید دانشگاهی و کارآفرینان و صاحب نظران این حوزه در محل دانشگاه صنایع و معادن ایران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



دراین همایش که با مشارکت دانشگاه صنایع و معادن ایران و انجمن علمی کارآفرینی کسب و کار‌های نوین ایران برگزار شد، سید علیرضا شجاعی سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران طی سخنانی با عنوان از بنگاه کارآفرین تا حکمرانی هوشمند کارآفرین به نقش حکمرانی هوشمند در توسعه اکوسیستم کارآفرینی پرداخت.
شجاعی ضمن تشریح اهمیت تاثیرگذاری کیفیت حکمرانی بر کارآفرینی و مشارکت بخش‌های مختلف جامعه و توسعه زیست بوم‌های کارافرینی اظهار داشت: حکمرانی خوب نیازمند رویکردی گسترده نسبت به مشارکت طیف وسیعی از گروه‌ها شامل دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی به صورت شفاف است.
وی تاکید کرد: کیفیت یک حکمرانی خوب نشان دهنده توانایی دولت‌ها در تدوین و اجرای سیاست‌های تأثیرگذار در بهبود فضای کسب و کار، رشد و توسعه اقتصادی و گسترش کارآفرینی است.  
سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران افزود: امروزه توسعه کشورها، به میزان فعالیت‌های کارآفرینانه وابسته است و کارآفرینی عامل مهمی در بسیاری از کشور‌های توسعه‌یافته و برخی از کشور‌های در حال توسعه است. چگونگی حکمرانی نیز از جمله عواملی است که بر فعالیت‌های کارآفرینانه اثر می‌گذارد و حکمرانی پایدار می‌تواند بسترساز و تسهیل‌کننده فعالیت‌های کارآفرینانه باشد.
شجاعی خاطرنشان کرد: سیاستمداران، سیاستگذاران و افراد نه تنها نگران عرضه کارآفرینان بالقوه به اقتصاد خود هستند، بلکه از رشد پایدار اقتصاد موجود نیز اطمینان دارند. این علاقه روزافزون به کارآفرینی به عنوان ابزاری برای حل مشکلات و توسعه، بر دنیای تحقیقات نیز تأثیر گذاشته است.
وی توضیح داد: حکمرانی کارآفرینی به سیستمی اطلاق می‌شود که در آن دولت‌ها شرایط و محیط کسب و کار را برای فعالیت‌های کارآفرینان فراهم می‌کنند. این سیستم شامل قوانین و رویه‌ها و اقداماتی است که کارآفرینان را برای تصمیم‌گیری در خصوص سرمایه‌گذاری و توسعه ایده‌های نوآورانه حمایت می‌کند.
سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران تاکید کرد: حکمرانی خوب برای حصول اطمینان از اینکه کارآفرینان قادر به توسعه ایده‌های نوآورانه و مدیریت مؤثر کسب و کار خود و حفاظت از منافع ذینفعان خود هستند، ضروری است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به  موضوع کارآفرینان فناوری و تامین منابع مورد نیاز برای آنان از طریق سرمایه‌گذاری‌های خطرپذیر پرداخت.
شجاعی در خصوص نقش دولت برای تحریک اکوسیستم‌های کارآفرینی گفت: یکی ازچالش‌های دولت این است که سیاست‌هایی را توسعه دهد که اثر بخش باشد، و منجر به جلوگیری ازمداخله مستقیم در روند کارآفرینی شود.
وی افزود: حکمرانان دولت می‌توانند نقش مهمی در تقویت بنگاه اقتصادی و نوآوری ایفا کنند. نقش آن‌ها هدایت ادارات و سازمان‌های دولتی برای تمرکز بر مشکل و توسعه سیاست‌های موثر است. حکمرانانی که درک خوبی از چیستی اکوسیستم‌های کارآفرینی، نحوه شکل‌گیری و نقش و محدودیت‌های سیاست دولت داشته باشند، برای ایجاد نتایج مؤثرتر مناسب هستند.
وی با بیان این نکته که اولین مورد از این سیاست‌ها تلاش برای رشد تعداد کل شرکت‌ها از طریق برنامه‌های راه اندازی کسب و کار، تامین مالی سرمایه گذاری خطرپذیر و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه یا انتقال فناوری متمرکز است پیشنهاد کرد: این سیاست‌ها می‌تواند شامل انکوباتور‌های تجاری یا فناوری، کمک‌های مالی، مشوق‌های مالیاتی و برنامه‌های حمایتی نیز باشد.
سرپرست دانشگاه صنایع و معادن ایران با تاکید بر این که هیچ فرمول جادویی برای موفقیت کسب و کار‌های نوآور و دانش بنیان وجود ندارد با توصیه برای سیاست دولت اظهار داشت: تدوین خط مشی مؤثر برای اکوسیستم‌های کارآفرینی مستلزم مشارکت فعال وزرای دولت است که با کارمندان ارشد دولتی که به عنوان «کارآفرینان نهادی» برای شکل دادن و توانمندسازی سیاست‌ها و برنامه‌ها عمل می‌کنند، کار می‌کنند لذا سیاستی باید توسعه یابد که کل نگر باشد و تمام اجزای اکوسیستم را در بر گیرد نه اینکه به دنبال «چیدن گیلاس» مناطق مورد علاقه خاص باشد.
وی در پایان توصیه کرد: سیاست دولت برای کارآفرینی باید تشویق به رشد در تمام بخش‌های صنعت از جمله شرکت‌های با تکنولوژی پایین، متوسط و پیشرفته باشد و با اتخاذ یک رویکردی که مسئولیت را به مقامات محلی و منطقه‌ای واگذار می‌کند بین سیاست کارآفرینی که ماهیتی رابطه‌ای دارد با سیاست کسب و کار کوچک که ماهیتی معامله‌ای دارد تمایز قائل شود.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: صنعت تولید کارآفرینی فعالیت های کارآفرینان سرمایه گذاری کسب و کار سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۰۴۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دولت سوسیال دموکراتیک چیست؟

   عصر ایران - دولت سوسیال دموکراتیک (social democratic state) دولتی است که با هدف تحقق عدالت اجتماعی، سیاست مداخله در اقتصاد را اتخاذ می‌کند. برابری و انصاف به عنوان پشتوانه‌های عدالت اجتماعی، جزو اصول اساسی دولت‌های سوسیال دموکراتیک‌اند.

   پیشتر توضیح دادیم که مداخلۀ دولت توسعه‌گرا در حوزۀ اقتصاد، با هدف "پیشرفت اقتصادی" صورت می‌گیرد ولی دولت سوسیال دموکراتیک، عدالت اجتماعی را مهم‌تر از پیشرفت اقتصادی می‌داند.

   با این حال، مداخله‌گرایی و سوسیال دموکراسی همیشه همراه نیستند. مثلا دولت بریتانیا بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم در جهت خطوط سوسیال دموکراتیک گسترش زیادی یافت ولی نتوانست به دولتی توسعه‌گرا تبدیل شود.

  در واقع دولت‌های سوسیال دموکراتیک ممکن است توسعه‌گرا نباشند ولی چون این دولت‌ها در اروپای غربی معمولا در سرزمین‌های کم‌جمعیت تاسیس شده‌اند، دولت‌های کارآمدی بوده‌اند. اگرچه کارآمدی آن‌ها ناشی از خصلت دموکراتیک شان هم بوده؛ چراکه دموکراسی توجه به عقل جمعی را در اولویت قرار می‌دهد.

 برای شناخت دولت سوسیال دموکراتیک، توجه به این نکته مهم است که عبور از نگاه "منفی" به دولت، که آن را شر ضروری می‌داند، به نگاهی "مثبت"، که دولت را وسیلۀ گسترش آزادی و عدالت تلقی می‌کند، در شکل‌گیری این دولت نقش اساسی داشته است. در لیبرالیسم کلاسیک، دولت شر ضروری محسوب می‌شد ولی در سوسیال دموکراسی چنین نگاهی به دولت وجود ندارد.

  دولت سوسیال دموکراتیک نه تنها شرایط زندگی منظم را تعیین می‌کند بلکه به ویژه به اصلاح و رفع بی‌تعادلی‌ها و بی‌عدالتی‌های اقتصاد بازار کمک می‌کند. بنابراین چندان به ایجاد و تولید ثروت کمک نمی‌کند بلکه بیشتر به توزیع متناسب یا عادلانۀ ثروت می‌پردازد.

  این کار در عمل به از بین بردن فقر و کاستن از نابرابری اجتماعی خلاصه می‌شود ولی کسانی که فقیر نیستند، لزوما قدرت خرید چشم‌گیری هم ندارند. اما از نظر سوسیال دموکرات‌ها مهم این است که همۀ شهروندان قدرت خرید معقولی داشته باشند و در شرایطی "انسانی" زندگی کنند ولو که ثروتمند نباشند.

جان مینارد کینز

   ویژگی دوگانۀ دولت سوسیال دموکراتیک عبارت است از کینزیانیسم و رفاه اجتماعی. هدف سیاست‌های اقتصادی کینزیانیستی "اداره کردن" یا "تنظیم کردن" سرمایه‌داری با نظر به پیشبرد رشد و تامین اشتغال کامل است. اگرچه این کار ممکن است عنصر "برنامه‌ریزی" را در پی داشته باشد، اما راهبرد نمونۀ کنزیانیستی در بر گیرندۀ "مدیریت تقاضا" از راه تعدیلات در سیاست‌های مالی است. یعنی در سطوح هزینه و مالیات عمومی.

   کینزیانیسم یا اقتصاد کینزی به سیاست‌های اقتصادی متاثر از آرای جان مینارد کینز (1946-1883)، اقتصاددان برجستۀ انگلیسی، گفته می‌شود که دست کم از 1930 در آمریکا و سپس اروپا کم و بیش رایج شد و تا اواسط دهۀ 1970 در جهان غرب مبنای عمل دولت‌ها بود.

  پذیرش سیاست‌های رفاهی به پیدایش به‌اصطلاح "دولت‌های رفاه" انجامیده است که پیشبرد رفاه اجتماعی در میان شهروندان به مسئولیت‌هایشان اضافه شده است. به این معنا، دولت سوسیال دموکراتیک "دولت تواناسازی" است که به اصل "قدرتمند کردن فرد" متعهد است.

  به عبارت دیگر، دولت سوسیال دموکراتیک علاوه بر دو وظیفۀ کلاسیک دولت، یعنی تامین نظم و امنیت، افزایش رفاه شهروندان را هم جزو وظایف ذاتی خودش می‌داند. همچنین این دولت، برخلاف دولت لیبرال کلاسیک، صرفا در پی رفع موانع آزادی افراد نیست بلکه به امکان استفادۀ افراد از آزادی‌شان نیز اهمیت می‌دهد و به همین دلیل به فکر "قدرتمند کردن فرد" است. ممکن است کسی مانع آزادی سفر رفتن افراد نشود ولی آن‌ها از فرط فقر نتوانند به مسافرت بروند. یعنی مانعی برای مسافرت ندارند ولی قدرتی هم برای مسافرت ندارند.  

  آیزیا برلین با تفکیک مفهوم "آزادی منفی" از "آزادی مثبت"، اولی را فقدان ممانعت دیگران می‌داند و دومی را امکان استفادۀ فرد از آزادی‌اش توصیف می‌کند. آزادی مثبت در واقع "قدرت" است. و یا توان استفاده از آزادی. بنابراین افراد باید دست کم از ورطۀ فقر خارج شوند تا بتوانند از شانس زیستن در یک جامعۀ آزاد استفاده کنند.

  اما از آنجا که توزیع ثروت برای دولت سوسیال دموکراتیک مهم‌تر از تولید ثروت است، دولت‌های سوسیال دموکراتیک موفق فقط در سرزمین‌های کم‌جمعیت ظهور کرده‌اند. مدیریت موفق جمعیت‌های کلان، ظاهرا بدون تمرکز بر تولید ثروت ناممکن است. دست کم تا این مرحله از تاریخ بشر چنین بوده.

در مجموع در دولت‌های سوسیال دموکراتیک "رونق" کمتر از "عدالت" و "رفاه" اهمیت دارد. طبیعتا رفاه نیز در این کشورها به شکل حداقلی تفسیر می‌شود. در مواردی هم که رفاه چشمگیری در دولت‌های سوسیال دموکراتیک وجود دارد، جمعیت بسیار کمی در این کشورها زندگی می‌کنند (حتی کمتر از جمعیت10 میلیون نفری سوئد).

سه نکتۀ دیگر دربارۀ دولت سوسیال دموکراتیک، یکی این است که برخی معتقدند سوسیال دموکراسی در هیچ جای جهان محقق نشده؛ بنابراین دولت‌هایی که سوسیال دموکراتیک قلمداد می‌شوند، فقط "نسبتا" سوسیال دموکراتیک‌اند نه "کاملا".

دوم اینکه، پس از دهۀ 1980 که نئولیبرالیسم اقتصاد کینزی را کنار زد، دولت‌های سوسیال دموکراتیکی مثل سوئد و دانمارک و غیره نیز به دلیل ارتباط ناگزیرشان با اقتصاد جهانی، به ناچار و تدریجا از سوسیال دموکراسی فاصله گرفتند و صرفا حداقلی از سیاست‌های رفاهی‌شان را حفظ کرده‌اند. این نکته در واقع به این معناست که مثلا دولت کنونی سوئد، به اندازۀ دهه‌های 1960 یا 1970 سوسیال دموکراتیک نیست.  

سوم اینکه، برخی ار تندرونرین کمونیست‌های شوروی نیز، مثلا لئون تروتسکی، دولت مطلوب خودشان را سوسیال دموکراتیک قلمداد می‌کردند. قاعدتا دولت مطلوب تروتسکی تفاوت زیادی با دولت سوسیال دموکراتیک سوئد ذر قرن بیستم داشت. بنابراین نباید از یاد ببریم که واژۀ سوسیال دموکراسی، لفظ زیبایی است که بسیاری از مخالفان دموکراسی نیز خودشان را در ذیل این واژه توصیف کرده‌اند. دولت سوسیال دموکراتیک اگر در تاریخ بشر مصداقی هم داشته باشد، قطعا در کشورهای اسکاندیناوی و عمدتا تا قبل از دهۀ 1980 تحقق پیدا کرده. آنچه در شوروی و سایر کشورهای کمونیستی محقق شد، یقینا مصداق دولت سوسیال دموکراتیک نبود.

 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • دولت سوسیال دموکراتیک چیست؟
  • بزرگ‌ترین ریسک اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۳/ تورم‌های سهمگین در راه است؟
  • سهامداری در پالایشگاه‌های فراسرزمینی با مدل جدید چه مزیتی برای اقتصاد ایران دارد؟
  • مدرسه باید دالان زندگی برای دانش‌آموز باشد / سیاست توسعه متوازن در دستور کار آموزش و پرورش
  • تسلیمی مدیرکل دفتر سیاست‌گذاری و توسعه ورزش بانوان شد
  • توسعه درآمدها و خنثی سازی تحریم های فروش نفت و گاز با پیگیری دیپلماسی فعال انرژی محقق شد
  • واشنگتن‌تایمز: حمله ایران به اسرائیل، شکست سیاست بایدن را نشان داد
  • رویکرد دولت سیزدهم توسعه بخش تعاون است/ تحقق شعار سال با رونق تعاونی‌ها
  • واکنش وزیر ارتباطات به تولید گوشی نوکیا در ایران/ زارع‌پور: ماهواره‌های متعددی آماده پرتاب داریم
  • مسئولان به جای صندلی «مداخله‌جویی» روی صندلی «حکمرانی» بنشینند